در نبود حمایت بهزیستی به کلیه فروشی رسیدهایم
دخترم معلولیت شدید جسمی، گفتاری و ذهنی دارد. متولد ۸۷ است اما سال ۹۶ به او کارت معلولیت دادند. قبلش میگفتند چون پدر دارد نباید تحت پوشش بهزیستی باشد. در نبود حمایت بهزیستی به کلیه فروشی رسیدهایم
بهزيستی تبریز سال ۹۶ یک ویلچر به ما داد که همان موقع از جلو در خانه دزدیدند. الآن ۵ سال از آن روز گذشته و بااینکه بهزیستی هر ۵ سال باید به معلولان شدید ویلچر بدهد اما به ما نمیدهند.
بهزیستی حمایت نمیکند
از بس بچه را بغل میکنم، حمام و دستشویی میبرم بین مهرههایم فاصله افتاده. حتی ایزی لایف هم به ما نمیدهند. من مجبورم روزی ده بار بچه را بشورم. بارها به بهزیستی، به اداره کل و مراکز مثبت زندگی مراجعه کردهام، هر بار میگویند نه بودجه داریم نه ویلچر نه ایزی لایف. حتی حق پرستاری هم به دخترم نمیدهند.
چرخ زندگیمان نمیچرخد.
مهر پارسال همه زندگیمان را برای جراحی زانوهای دخترم فروختیم. برای تأمین بخشی از هزینهها از نماینده ولایتفقیه استان آذربایجان شرقی برای مدیرکل بهزیستی نامه بردیم. جراحی دخترم ۵۰۰ میلیون تومان هزینه داشت اما بهزیستی گفت فقط ۱۰۰ هزار تومان میتواند به ما بدهد. پولی که حتی هزینه یک بسته ایزی لایف هم نمیشد. اجارهنشین هستیم همسرم کارگر ساده است. خودم آنقدر در خانه مردم کارکردهام که از دستهایم خون میچکد، بااینحال چرخ زندگیمان نمیچرخد.
هزینههای دخترم بالاست
هزینه کاردرمانی، گفتاردرمانی و فیزیوتراپی دخترم بالاست. او جانودلم است نمیتوانم دردهایش را رها کنم.
توان راهاندازی کسبوکار نداریم
شوهرم چند تا مدرک فنی حرفهای دارد. از بهزیستی برای وام اشتغال اقدام کردیم گفتند باید پروانه کسب هم بیاورید، برای پروانه هم اول باید مغازه اجاره کنیم تا اتحادیه بازدید کند. درحالیکه ما اگر توان مغازه گرفتن داشتیم که وام نمیگرفتیم.
اجارهبهای منزل بسیار بالا رفته
صاحبخانه رهن ۱۵ میلیونی پارسال را امسال صد میلیون کرده با ماهی ۳ میلیون اجاره. خب از کجا بیاوریم؟ به خدا چیزی هم برای فروش نداریم. یک توالت فرنگی نمیتوانیم برای بچه بخریم. چند بار پلاستیکی خریدیم که شکست، توالت سرامیکی هم خیلی گران است.
به کلیه فروشی روی آوردهام
این اواخر رفتم کلیهام را بفروشم. رئیس انجمن کلیوی تبریز شخصاً از دفترش بیرونم کرد، گفت تو برو مراقب بچهات باش. اگر کلیهات را بفروشی چطور میخواهی بچه را بغل کنی. کلیه همسرم را هم قبول نکردند چون سیگاری بود
بگویید مسئولان بیایند خانهام، بچهام و دستهایم را ببینند شاید بفهمند چرا یک نوزاد در سطل آشغال پیدا میشود!
رویا بابایی خبرنگار حوزه معلولان
ثبت دیدگاه