حجاب در اسلام و اهمیت آن در جامعه
دین مبین اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین آیین الهی همواره بر پایه تعالی و رشد دنیایی و اخروی بشریت است. احکام و شرایع آن نیز مبتنی بر همین اصل بوده و هرگز به دنبال ایجاد زحمت و مشقت برای پیروان خود نیست. اسلام لباس را هدیه ای الهی معرفی می کند و واجب بودن پوشش برای زنان را نه از منظر سخت گیری بلکه با تعدیل مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است. دین اسلام همواره از افراط و تفریط و همچنین انحرافات که درباره پوشش زنان وجود داشته است اجتناب کرده و در بیان قانون، راهکارهایی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است. به راستی معنای حجاب در اسلام و اهمیت آن در جامعه چیست؟
معنای لغوی و اصطلاحی حجاب
واژه حجاب به معنای پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن است. در فارسی برای واژه حجاب، معانی زیر آمده است: پرده، ستر، نقاب، روبند، برقع و چادری که زنان سر تا پای خود را با آن می پوشانند. در اصطلاح، واژه حجاب بیشتر در مورد پوشش زن به کار می رود.
فلسفه حجاب
حجاب از احكام ضروري اسلام است كه عموم مسلمانان در رعايت آن اتفاق نظر دارند. كتاب، سنت، فقه و سيرهي اسلامي بر آن صراحت دارد. از نظر اسلام، حجاب وسيلهاي است براي صيانت از زن و ارتقاي شأن و شخصيت او. در فرهنگ اسلامي فلسفه حجاب و دلايل آن تبيين شده و تبعات بدحجابي بيان گرديده است.
همانگونه كه در آيههاي ۳۰ و ۳۱ از سوره نور تصريح شده، قرآن كريم نگاه مرد و زن را محدود كرده و آن را رمز پاكي و طهارت روح آنان دانسته است. اين پاكي و طهارت همان عفاف و پاكدامني است كه راه مفاسد را ميبندد و مرد و زن موظف شدهاند عفت نفس را در غرائز نفساني و اميال جنسي پاس دارند و پيرو هواهاي نفساني نباشند و نيز زن را مكلف كرده پوشش و سراندازهاي خود را بر سر و گردن بيفكند و زيور پنهان خود را جز براي همسر و محرمان آشكار نكند. بنابراين، براساس آيات، روايات و فقه اسلامي، حدود نگاه و حجاب و مسائل غريزي در چارچوب شرع مقدس تبيين شده و تخلف از آن حرام و نامشروع است و فلسفهي آن همان امنيت رواني، پاكدامني، سلامت فرد، خانواده و سعادت جامعهي بشري است و پاسداري از آن وظيفهي فردي و خانوادگي و حاكميتي است و تخلف از آن موجب ناكامي، نگونبختي، فساد و تباهي فرد، خانواده و جامعه است.
تاریخچه حجاب و برهنگی در جهان
یکی از دغدغه های اصلی انسانها در طول تاریخ موضوع پوشش بدن بوده است. نوع یا میزان پوشش مردان و زنان در دوره های مختلف تاریخی با یکدیگر متفاوت است. انسانها در سراسر جهان به نوعی برهنگی و حجاب را تجربه کرده اند. با پیامدهای آن رو به رو شده و پوشش داشتن را بر برهنگی ترجیح می دهند و آن را شرط لازم برای ادامه حیات اجتماعی می دانند.
جالب است بدانید تاریخچه حجاب در ایران به شکل متفاوت تری روایت می شود. موضوع حجاب در ایران معنای جدیدی نیست و ریشه در گذشته های دور دارد. تاریخ نگاران مشهوری همچون ویل دورانت معتقد اند که ایرانیان مبدع حجاب در جهان هستند. آثار تاریخی ایران در دوران باستان پیش از ورود اسلام نشان می دهد که لباس های تنگ و بدن نما در میان زنان ایرانی جایگاهی نداشته است.
پوشش زنان در دوران مادها شامل پیراهن بلند چین دار، شلوار، چادر و شنل بلند بوده است. یافته های تاریخی نشان می دهد که زنان اشکانی و اشراف زادگان آنان نیز پوشش کاملی داشتند و چادر جزء اصلی ترین پوشاک بانوان محسوب میشد.
حفظ پوشش کامل بانوان ایرانی در دوران صفویه و قاجاریه نیز ادامه داشت؛ اما از دوره فتحعلی شاه به بعد پوشش زنان تحت تاثیر طبقات مرفه اروپایی که به ایران سفر می کردند قرار گرفت و با گسترش روابط میان ایران و اروپا به تدریج فرهنگ بدحجابی رواج یافت. تا جایی که در دوران احمدشاه قاجار اقداماتی علیه چادر زن ایرانی صورت گرفت.
پوشش زنان در ادیان بزرگ الهی
حجاب در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام): در آئین مقدس حضرت ابراهیم (علیه السلام) مسأله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. در کتاب تورات چنین می خوانیم: “رفقه” چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید. از این بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، از شتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.
حجاب در آیین یهود: در اصول اخلاقی «تلمود» که یکی از کتاب های مهم دینی و در حقیقت فقه مدون و آیین نامه زندگی یهودیان است، آمده: اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلاً بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و یا با هر سنخی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.
حجاب در آیین مسحیت: در کتاب انجیل آمده است: پولس در رساله خود به قدنتیان تصریح می کند:
اما می خواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا. هر مردی که سرپوشیده دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا می نماید؛ اما هر زنی که سر برهنه دعا کند، سر خود را رسوا می سازد؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود؛ زیرا اگر زن نمی پوشد، موی را نیز ببرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا که مرد را نباید سر خود را بپوشد چون که او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است؛ زیرا که مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد. از این جهت زن می باید عزتی بر سر داشته باشد، به سبب فرشتگان… در دل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند.« پس در جایی که برای دعا باید سر زن پوشیده باشد، به هنگام روبه رو شدن با نامحرم پوشش سر لازم تر خواهد بود؛ و نیز در انجیل، در رساله پولس، به تیموتائوس می گوید: «و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه».
حجاب در قرآن و روایات
واژه حجاب در قرآن کریم هفت بار آمده است و معنا و مفهوم کلی آن چیزی است که مانع دیده شدن چیز دیگر می شود و این معنا، متناسب با معنای لغوی ذکر شده برای این واژه است.
خداوند در سوره نور می فرماید: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن] بى نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده اند آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونه اى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد.
خداوند در آیه فوق، زنان را به بستن چشم و حفظ عورت امر کرده و از آشکار نمودن زینت، نهی می فرماید.
در آیه فوق، چهار جمله زیر بر پوشش زن دلالت دارند:
- جمله «لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ» مطلق است و هر زینتی را که مورد توجه و رغبت دیگران است، شامل می شود و پوشیدن آن بر زن، واجب است.
- در جمله «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» خداوند، زنان با ایمان را به پوشاندن سینه و گردن به وسیله خمار که روسری بزرگی است، امر می نماید.
- جمله «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ» نیز دلالت می کند که آشکار کردن زینت، فقط برای شوهران و پدران و فرزندان و دیگر محارم جایز است.
- در جمله «وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ»، خداوند زنان را از پای کوفتن بر زمین، نهی فرموده تا زینتشان آشکار نشود و موجب توجه مردان نامحرم نگردد. از این رو، هر اقدامی که زن در راستای عدم جلب توجه مردان نامحرم انجام دهد، نوعی حجاب شمرده می شود.
در آیه دیگری آمده است: «و هنگامی که کودکان شما به حد بلوغ رسیدند، باید برای ورود به خانه شما، اجازه بگیرند؛ چنان که مردان و زنانی که پیش از آنان بالغ شدند، اجازه می خواستند. خداوند احکام دین خود را که از نشانه های اوست، این گونه برای شما به روشنی بیان می کند و خداوند به احکامی که مورد نیاز شماست، داناست و آن چه برای شما مقرر می دارد، بر اساس حکمت اوست».
در آیه دیگری آمده است که بر زنانی که به خاطر زیادی سن، مردان به آنها توجه و رغبتی ندارند، اشکالی ندارد که لباس و حجاب را از خود دور نمایند؛ البته در صورتی که زینت هایشان را به گونه ای که محرک باشد، بر نامحرم آشکار نکنند؛ و بعد آمده است: اگر با این وجود عفت ورزند و حجاب را از خود دور نکنند، برایشان بهتر است و این آیه دلالت بر وجوب پوشش بر عموم زنان دارد.
در سوره احزاب نیز درباره حجاب آمده است: «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: بخشی از مقنعه های خویش را به خود نزدیک کنند؛ تا گردن و سینه آنان آشکار نشود. این پوشش، نزدیک ترین راه است برای این که آنان به عفت و حجاب، شناخته شوند و در نتیجه، مورد آزار فاسقان قرار نگیرند و خداوند، بسیار آمرزنده و مهربان است».
در آیه فوق، خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: به زنان و دخترانت و زنان مؤمنین بگو که روسری های خویش را به خود نزدیک کنند؛ تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. این آیه نه تنها دلالت بر اصل وجوب حجاب می کند، بلکه به مقتضای جمله «یدنین علیهن من جلابیهن»، در مقام بیان حدود پوشش نیز می باشد و ملاک حکم را نیز که جلوگیری از آزار است، صراحتاً بیان کرده، اما وجه و کفین را خارج نکرده است.
منابع:
www.irna.ir
www.abfa-fars.ir
www.borna.news
www.nvhelal.ir
www.parsquran.com
hawzah.net
امین گلی کلانپا؛ فعال فرهنگی و اجتماعی استان اردبیل
ثبت دیدگاه