انواع آسیبهای اجتماعی و راه های پیشگیری از آن
در این یادداشت به موضوع آسیب های اجتماعی پرداخته می شود. شناخت انواع آسیبهای اجتماعی و راه های پیشگیری از آن برای همه گروه های مردمی و دولت ها مهم و حیاتی است زیرا که جامعه امروزی به شدت درگیراین آسیب های شده است و باید برای آن چاره ای اندیشید.
آسیبهای اجتماعی چیست
آسیبهای اجتماعی به دستهای از نابسامانیها و ناهنجاریهای رفتاری افراد یک جامعه چه بهصورت فردی و یا جمعی اطلاق میشوند که ریشه در بینظمیها، کژ کارکردیهای پدیدههای اجتماعی و پیامدهای نامطلوب آنها دارد. این آسیبها غالباً باعث رنجش روانی، جسمی و مادی اقشار خاص و آسیبپذیر جامعه میشوند؛ و همچنین میتوان گفت که به هر نوع عمل فردی یا جمعی گفته میشود كه در راستای اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی یا غیررسمی جامعه محل فعالیت كنشگران قرار نمیگیرد و درنتیجه با منع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبهرو میگردد.
انواع آسیبهای اجتماعی
عوامل ظهور آسیبهای اجتماعی زیاد است؛ بسیاری از چالشهای جامعه منشأ بروز آسیبهای اجتماعی میشود، مواردی همچون بهزیستی روانی در جامعه؛ یعنی وقتی بهزیستی روانی در جامع کم باشد با آسیبهای اجتماعی روبهرو هستیم. مباحث مالی و اقتصادی در جامعه و وجود اختلافات طبقاتی باعث ظهور آسیبهای اجتماعی در جامعه میشود.
مهمترین آسیبهای اجتماعی
- آسیبهای اجتماعی دانش آموزان
- آسیب اجتماعی فضای مجازی
- آسیب اجتماعی (بزهکاری)
- آسیب اجتماعی اعتیاد
- آسیب اجتماعی طلاق
- آسیب اجتماعی بیکاری
- آسیب اجتماعی خودکشی
- آسیب اجتماعی نوجوانان
عوامل مؤثر در ایجاد آسیبهای اجتماعی
مطالعات انجامشده در ارتباط با آسیبهای اجتماعی، عوامل زیر را منشأ بسیاری از انحرافات اجتماعی قلمداد نمودهاند. در این بخش هر یک از عوامل بهاجمال موردبررسی قرار میگیرد.
۱-نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی
اختلافات طبقاتی هر جامعه، افراد را در موقعیتهایی قرار میدهند که نمیتوانند نقشهای اجتماعی مناسب خود را بیابند و موجب اختلاف در هنجارهای اجتماعی میشود. درنتیجه، ستیزه هنجارهای اجتماعی، تفاوت معیارها را به وجود میآورد و عدم تعهد به معیارها و تردید در اصالت آنها، عدم پایبندی به قوانین را ایجاد میکند که این بهنوبه خود تضادهای اجتماعی را افزایش میدهد. درون این تضاد، کشش به سمت انحرافات اجتماعی وجود دارد.
۲-رفاه اقتصادی خانواده
در خانوادههایی که رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است، روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا سرگرمی ضعیفتر میگردد. ضعف روابط انسانی بهنوبه خود عامل مساعدی برای کشش بهسوی انحرافات اجتماعی است. امروزه والدین و فرزندان نسبت به هم احساس و عاطفه گذشته را ندارند، چون با یکدیگر تماس و ارتباط کمتری دارند و از طرف دیگر افرادی که درآمد بیشتر از حد دارند، موقعیت و زمینه مساعدتری برای تفریحات متنوع در داخل و یا خارج از کشور را دارند و بدیهی است که این قبیل امکانات برای مصرف و فروش مواد مخدر زمینه بسیار مساعدی است.
۳-فقر مادی خانواده
در مطالعات علمی نشان دادهشده است که فقر مبنا و اساس انحرافات اجتماعی است. ازآنجاییکه بیشتر مجرمین، معتادین به مواد مخدر و الکل، مبتلایان به امراض روانی و اشخاصی که اقدام به خودکشی مینمایند، از طبقات پایین اجتماعی بودهاند در عصر حاضر از فقر بهعنوان عامل عمده انحرافات اخلاقی یادشده است. ارتکاب جرائم طبقات فقیر از شکافی که بین خواستههای جوانان آن طبقه با آنچه در دسترس آنهاست، سرچشمه میگیرد. عمدهترین علت انحرافات اخلاقی طبقه فقیر نتیجه فشارهای حاصله از شکست دررسیدن به هدفهای معین است.
۴-بیکاری
بیکاری بهعنوان یک مسئله اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات اجتماعی است. افراد بیکار بیشترین اوقات خود را در اماکن عمومی ازجمله پارکها میگذرانند و اینگونه اماکن، بهترین و مناسبتترین مکان برای کشش به سمت انحرافات اجتماعی ازجمله اعتیاد است.
۵-رشد صنعت و پیشرفت تکنولوژی
اگر در جامعهای رشد صنعت بهسرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از آن صنعت بهطور عادلانه توزیع نگردد، امکان وقوع سه اتفاق وجود دارد:
- اولاً کارکنان برای اداره زندگی خود مجبور میشوند ساعات بیشتری را به کار مشغول شوند و این بهنوبه خود موجب خستگی جسمی و روحی در افراد میشود.
- اگر در آن جامعه برای تفریح و گذراندن اوقات بیکاری مردم از طرف دولت برای استفاده از اوقات فراغت، برنامهریزیهای اجتماعی نشده باشد، زمینه مساعدی برای گرایش به انحرافات اجتماعی فراهم میشود.
- ثانیاً مشکل ترافیک در شهرهای بزرگ منجر به خستگی ناشی از کار در افراد شده درنتیجه والدین قدرت تربیت و سرپرستی فرزندانشان را نخواهند داشت و بیتوجهی نسبت به پرورش کودکان و نوجوانان به گرایش آنان به سمت انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد، سرقت و… کمک خواهد کرد.
- ثالثاً رشد شهرها باعث افزایش فاصله و شکاف طبقاتی شده و این خودبهخود باعث میشود برقراری ارتباط با دوستان و خویشاوندان کمتر شده و زمینه برای ایجاد انحرافات اجتماعی فراهم شود.
۶-ستیزه والدین
اختلافات زناشویی و نزاع بین پدر و مادر باعث میشود محیط خانواده برای تربیت فرزندان، ناامن و نامناسب شود. وقتی خانواده، کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد، انسان سعی میکند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذراند و این کار ارتباط او را با دیگرانی که چون شکارچیان ماهری به دنبال شکار میگردند، زیاد میکند و آنها پس از شناخت مشکل شخص در نقش انسانی دلسوز ظاهرشده و برای فرار از این واقعیت تلخ، فرد را بهسوی اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی فرامیخواند. هرچقدر ستیزههای خانوادگی بیشتر باشد، احتمال کشش بهطرف انحرافات اجتماعی بیشتر است.
۷-شیوههای تربیتی والدین
مطالعات و تحقیقات نشان میدهد که رفتارهای کودکان و نوجوانان با شیوههای تربیتی والدین رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد. شیوههای تربیتی والدین میبایست با سطح نیازها و خواستههای مختلف فرزندان و همچنین با متدهای تربیتی صحیح اسلامی هماهنگ باشد. چنانچه والدین از شیوههای تربیتی مبتنی بر اصول اعتقادی و مذهبی استفاده نمایند، نتیجه مطلوب در رفتار فرزندان منعکس خواهد شد.
۸-عدم آگاهی و بینش صحیح والدین
مطالعات نشان میدهد کسانی که محروم از تحصیلات بوده و بینش صحیح نسبت به جامعه، تربیت و… نداشته باشند، امکان فریب خوردن و انعطافپذیری آنها برای ارتکاب به کارهای انحرافی و برخلاف قانون بیشتر است. چون تخصص و آگاهی ندارند، نمیتوانند از طریق عادی، زندگی خود را تأمین کنند و به همین دلیل است که جامعهشناسی یکی از راههای پیشگیری از جرائم را عدالت آموزشی میداند.
آسیبهای اجتماعی از چند جنبه قابلبررسی هستند:
از زوایه انسان، كه هر انسان با هر دین و آئین و اعتقاد و مذهب اعتقاددارند كه به گروههای آسیبپذیر یاری نمایند مثلاً هر انسانی دوست دارد به پیرمرد یا پیرزنی كمك كند و هر انسانی دوست دارد به نابینایی كمك كند و…
از زاویه اجتماعی اگر به این آسیبهای اجتماعی بهموقع رسیدگی نشود افزایش جرم و جنایت را در پی دارد كه مخرب انضباط اجتماعی است
از جنبه سیاسی، كه اگر توجه نشود کشور را به دامن بیگانگان سوق میدهد و بجای فرهنگ خودی فرهنگ بیگانه در كشور پیاده میشود و به اعتقادات دینی و مذهبی جامعه لطمه وارد مینماید، وجود آسیبهای اجتماعی، بزرگنمایی و تبلیغات دشمنان كشور را در پی دارد ضمن آنكه وجود آسیبهای اجتماعی در كشور اسلامی عامل تبلیغ منفی بر ضد اسلام است لذا لازم است كه آسیبهای اجتماعی ریشهیابی شود و از کلیگویی در جامعه پرهیز گردد و با ارائه راهکارهای مدرن به جزئیات آسیبهای اجتماعی توجه شود
حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی
حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی نیز به سیاستهای اجتماعی مربوط است. در این مورد نیز وقتی حمایت از آسیب دیدگان بهطور کامل در اختیار نهاد سیاست قرار میگیرد، این نهاد از دیدگاه منافع خود به آنها نگاه میکند، اما وقتی مردم یک جامعه به حمایت از این آسیب دیدگان میپردازند، بسیار عمیقتر و کاملتر عمل میکنند. چون مردم در متن این آسیبها قرار دارند، آنها را خوب میشناسند و برای حمایت از افرادی که دچار بحران هستند انگیزههای قدرتمندی دارند.
یکی از راهکارهای حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی، سازمانها و تشکلهای غیردولتی است. این سازمانها که در تمامی جوامع ریشهدارند در عصر کنونی کارکردهای مختلف و مؤثری پیداکردهاند و نقش مهمی در حیات جوامع ایفا میکنند. سازمانهای غیردولتی با تأثیرگذاری در وضع و اجرای سیاستهای اجتماعی، در نقشهای مختلفی مثل مشاور دولت، منتقد دولت و گاه حتی بهعنوان بازوی اجرایی سیاستهای اجتماعی دولتها فعالیت دارند. این سازمانها با ویژگیهای منحصربهفردی که دارند، امروزه به نماد حکومت مردم تبدیلشدهاند و به نظر میرسد در هر جامعهای که این سازمانها فعالتر و گستردهتر عمل میکنند، آرمان حکومت مردم بر مردم دستیافتنیتر مینماید
آسیبهای اجتماعی دانش آموزان
آسیبهای اجتماعی دانش آموزان که ناشی از عدم استفاده صحیح از اینترنت، خشونت، طلاق والدین، اعتیاد، بزهکاری و… است که در بین بخشی از دانش آموزان به-طور نسبی وجود دارد و عمدتاً ناشی از علل و عوامل خارج از مدرسه است.
بر اساس تحقیقهای صورت گرفته، انحرافات اخلاقی، خشونت، خودکشی، دخانیات و بزهکاری به ترتیب بیشترین موارد آسیبهای اجتماعی را تشکیل میدهند…جدا از صحبتهای مسئولان کشور؛ آسیبهای اجتماعی با انواع مختلف میان نوجوانان که در گروه جمعیت دانشآموزی کشور قرار دارند به سهولت مشاهده میشود، از سیگار کشیدن نوجوانان تا خودزنی و خودکشی موجب تشویش و نگرانی افکار عمومی میشود.
بسیاری از کارشناسان آموزشی، ریشه آسیبهای اجتماعی در مدارس را کمرنگ شدن مباحث تربیتی و پرورشی میدانند بهگونهای که عمده فعالیتهای مدارس به فعالیتهای آموزشی متمرکز است. مسئولان وزارت آموزشوپرورش نیز در سخنرانیهای خود از تمرکز بر روی آموزش گلایه دارند.
ارتقای مهارتهای اجتماعی دانش آموزان
ازجمله راهکارهای ارتقای مهارتهای اجتماعی دانش آموزان بهمنظور پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر در مدارس میتوان به:
- توجه به مهارتهای اجتماعی در برنامهریزی درسی
- نشان دادن تأثیرات مخرب دوستان نالایق و ناشایست و چگونگی قطع ارتباط با آنان
- آموزش مهارتهای زندگی نظیر دوستیابی و خودشناسی و کشف خود در محتوای آموزشی
- اجازهی ابراز وجود به دانش آموزان از طریق دادن مسئولیت و استفاده از دیدگاههای آنان در مدرسه
- تقویت عزتنفس و احترام دانش آموزان توسط معلم
- تقویت ارزشهای دینی دانش آموزان توسط معلمان
- تقویت ارزشهای دینی در خانواده
- آموزش نه گفتن از کودکی در خانوادهها از طریق اهمیت دادن به اظهارنظر وی و شروع از موارد کوچک و غیر مهم.
آسیبهای اجتماعی فضای مجازی
شبکههای اجتماعی به دلیل قالب بودن فضای گپ و گفتگو و از طرف دیگر ریشهدار بودن فرهنگ گفتمانی در کشور ما نتوانستهاند بیش از سایر رسانههای مجازی، موردتوجه قرار گیرند و استفاده از آنها روبه افزایش است. این شبکهها نیز مانند سایر شبکههای ارتباطی میتوانند در جهت مثبت و منفی به کار گرفته شوند. شبکههای اجتماعی مجازی فواید زیادی دارند اما آسیبهای ناشی از آن همچنان گریبان گیر نوجوانان و جوانان و بهطورکلی جامعه و خانوادهها شده است.
استفاده از فضای مجازی علیرغم اینکه دارای فرصتهای فراوانی است و باعث سهولت امور خواهد شد، در صورت عدم مدیریت صحیح و رها ساختن آن، باعث بروز نتایج ناگوار و آسیبهای متعددی بهخصوص برای کودکان و نوجوانان خواهد داشت
گسترش استفاده از اینترنت و فضای مجازی در تعاملات روزمره منجر به ایجاد تغییر در زندگی روزمره افراد بهویژه قشر جوان شده است. جاذبههای این فضا منجر شده افراد ساعات زیادی از روز خود را در این فضا گذرانده و تعاملات در این فضا را جای تعاملات با اعضای خانواده و هم سنین خود دانند. این موضوع صدمات جبرانناپذیری را به رشد اجتماعی افراد وارد رده و ساختار زندگی اجتماعی آنان را تغییر داده است.
آسیبهای اجتماعی نوظهور درواقع همان آسیبهای مرتبط با فناوریهای جدید و به معنای عام آسیبهای اجتماعی مرتبط با اینترنت است که ماهواره، بازیهای رایانهای، تلفن همراه و برنامههای اجتماعی میتوانند در این مجموعه قرار گیرند که به عقیده عدهی زیادی میتواند جزو آسیبهای اجتماعی و روانی قرار گیرد. حریم خصوصی افراد در همهی جوامع امروزی امری محترم و ارزشمند است و حتی آنقدر اهمیت دارد که احترام به آن در قرن حاضر از مرزهای سنتی دین و اخلاق فراتر رفته و در بیشتر کشورهای جهان ضمانت قانونی دارد.
آسیبهای اجتماعی فضای مجازی عبارت است
- از دست دادن هویت اسلامی ایرانی
- قبح شکنی نسبت به ناهنجاریهای دینی و اجتماعی
- عدم مسئولیتپذیری
- اشاعه سستی و تنبلی
- تبدیلشدن سرگرمی به هدف
- ناتوانی در مدیریت زمان
- تمایل به گوشهنشینی و انزوا
- افزایش روحیه پرخاشگری و خشونت
- تزلزل اعتمادبهنفس
- توسعه وسواسهای فکری و عملی
آسیب اجتماعی بزهکاری
بزهکاری در معنای عام و در زیرمجموعهاش سرقت و دزدی هم ازلحاظ عرفی و هم ازلحاظ قانونی بهعنوان یک آسیب اجتماعی جدی محسوب میشوند. عوامل متعددی در بروز این مشکل شناختهشدهاند مثل فقر و بیکاری، اعتیاد؛ فقر فرهنگی و شیوههای نادرست تربیتی؛ اما باید به این جنبه هم نگاه کرد که پایههای شخصیت اهمیت ویژه در ارتکاب دزدی دارند.
از عوامل روانی-عاطفی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- محیط اجتماعی نادرست
- محیط خانوادگی مختل شده
- عوامل اجتماعی-محیطی نیز شامل موارد زیر است:
- تفاوت طبقاتی و شکاف اقتصادی
- زاغهنشینی شهرهای بزرگ
- معاشرت با افراد ناصالح
- آسیبهای دوران کودکی
- ناکامیهای متعدد
- احساس نارضایتی
آسیب اجتماعی اعتیاد
معضل اعتیاد و روند رو به رشد آن بهخصوص در بین جوانان زنگ خطر را برای خانوادهها و جامعه به صدا درآورده است آمارهای غیررسمی معتادان قابلهضم و درک نیست. بیش از نیمی از جرائم در سطح کشور ما مربوط به مواد مخدر است. ازآنجاکه اعتیاد به مواد مخدر موجب ضرر و زیان و آسیبهای فردی و اجتماعی فراوانی میشود و زمینه را برای بسیاری از کجرویها فراهم میکند، ازاینرو، در ایران و در بسیاری از کشورها، اعتیاد جرم دانسته شده است
متأسفانه امروزه در جامعه ما مصرف مواد مخدر خطرناک از قبیل تریاک، هروئین، کوکائین، حشیش یا ماریجوانا و ال. اس. دی – مخصوصاً در بین نوجوانان و جوانان – دائماً در حال افزایش است و شبکه بینالمللی قاچاق مواد مخدر و سوداگران مرگ بیشرمانه دام اعتیاد را در همهجا میگسترانند.
در اکثر جوامع، جوانان سالم ۱۵ تا ۲۰ سالهای که برای کسب تجربه و یا در اثر معاشرت با دوستان نامناسب و یا معتادان به استفاده از مواد مخدر پرداختهاند، بیشترین طیف افراد معتاد را ازنظر مبنا تشکیل میدهند. این گروه به علت نداشتن پشتوانه خانوادگی و تربیت صحیح و از روی حس کنجکاوی و همچنین در اثر معاشرت باکسانی که آنها را به استفاده از داروی مخدر تشویق میکنند، برای اولین بار مواد مخدر را تجربه نموده و دچار اعتیاد به مواد مخدر میشوند.
متأسفانه بسیاری از جوانان به علت احساس درماندگی، ناکامی، عدمکفایت و همینطور برای رهایی از تنهایی و فشار روانی معتاد میشوند که رهایی از این نوع اعتیاد بهسادگی میسر نیست. همچنین، تعداد زیادی از فرزندان طلاق بهعنوان کسانی که از تربیت صحیحی برخوردار نیستند به شکل قابلتوجهی مستعد گرفتار شدن در دام اعتیاد به مواد مخدر هستند.
اختلال شخصیتی بیش از همهچیز فرد را در برابر اعتیاد آسیبپذیر میسازد. علاوه بر این، اعتیاد خود نیز اختلالهای موجود را تشدید میکند و این دایره معیوب ادامه مییابد. شخص معتاد برای به دست آوردن ماده مخدر دست به اعمال خلاف قانون و اخلاق میزند و با آزاد شدن از قیدوبندهای اخلاقی مرتکب جنایت نیز میشود. بهطورکلی شخصیتهای رواننژند (دچار سراسیمگی) و نیز روانپریش را میتوان در برابر اعتیاد بسیار آسیبپذیر دانست.
آسیب اجتماعی طلاق
طلاق بر انحلال یک ازدواج رسمی درزمانی که طرفین آن هنوز در قید حیاتاند و بعدازآن آزادند تا دوباره ازدواج کنند دلالت دارد.
درواقع طلاق به معنای پایان قانونی یک ازدواج است. روان شناسان و جامعه شناسان، طلاق را یکی از آسیبهای اجتماعی مهم به شمار آورده و بالا رفتن آن را نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقی و به هم خوردن آرامش خانوادگی و درمجموع دگرگونی در هنجارهای اجتماعی میدانند.
علل افزایش طلاق را میتوان به شرح زیر است:
- مشکلات اقتصادی
- عدم توافق اخلاقی
- ناکارآمدی و نارضایتیهای جنسی
- عدم علاقه و کراهت طرفین از یکدیگر درنتیجه ازدواجهای تحمیلی
- دخالت دیگران بهویژه خانوادهها
- عدم پایبندی به مذهب و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی
- اعتیاد
- تنوعطلبی
- انتخاب نادرست اولیه
- پایین بودن سن ازدواج
- ناآگاهی
- تفاوت فرهنگی
- بیکاری و مشکلات اقتصادی
- مشکلات مربوط به مسکن و محل سکونت
آسیب اجتماعی بیکاری
خانواده سنگ بنای اجتماع محسوب میشود، به دنبال آن پدیده «فقر و بیکاری» بهعنوان مسئلهای اجتماعی، مستلزم تبدیلشدن از یک «گرفتاری خصوصی» به مسئله «عام ساخت اجتماعی» است و زمانی بهعنوان یک آسیب اجتماعی مطرح میشود که از حد معینی خارجشده و فراوانی آن غیرمتعارف شود.
فقر و بیکاری ضمن اینکه شیوع قابلتوجهی دارد همچنان بهعنوان مسئلهای است که در جامعه پذیرفتهشده نیست و مغایر ارزشهای عام حاکم بر جامعه است. نکته دوم این است که وجود آن پدیده نشاندهنده ضرورت یک اصلاح و تجدیدنظر در سیاستها و برنامههای اجتماعی باشد. بخش قابلتوجهی از برنامه ریزان اصل وجود اعتیاد، فقر یا بیکاری را مورد تأیید قرار میدهند و آن را ناشی از نوعی نابسامانی یا عدم کارایی در نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میدانند.
داشتن کار و اشتغال نقش مهمی در عدم بازگشت افراد به چرخه مصرف مواد مخدر و پاک ماندن آنها دارد. بخش گستردهای از آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد، طلاق و انواع بزهکاریها نتیجه بیکاری و فراهم نبودن فرصتهای شغلی مناسب برای افراد است و متأسفانه بسیاری از افراد باوجود داشتن تحصیلات دانشگاهی، نمیتوانند شغلی مناسب داشته باشند و امروزه تعداد تحصیلکردههای بااستعداد بیکار در جامعه ما کم نیست.
کار ارزش محوری هر جامعهای محسوب میگردد و کشوری که در آن بیکاری باشد بدون شک با انواع معضلات اجتماعی دستوپنجه نرم میکند و باعث زاده شدن بسیاری از آسیبها و بحرانهای اجتماعی ازجمله فقر، اعتیاد، فحشا، قتل و… میشود در این میان کاهش بیکاری یکی از بارزترین مسئولیت دولتها است و رسیدن به این مهم، سرآغاز از میان بردن بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.
در ادبیات اقتصادی «اشتغال» و «بیکاری» دو واژه جدانشدنی از یکدیگرند و تا زمانی که در جامعهای مشکل بیکاری حل نشود آسیبهای اجتماعی در آن جامعه روزبهروز بیشتر میشود و در قالب و شکلی تازه خود را نشان میدهد تا جایی که نبود آن گاهی بهصورت اعتراضات گروهی به نام مسائل سیاسی به دری بسته میخورد.
آمارهای زیر و درشتی از بیکاران زیر دیپلم تا فوق دکترا روی میز مسئولان قرار میگیرد که هریک در دورهای از زمان رشد کرده و در سایه بیتوجهی در میان وعده وعیدهای دیگر به فراموشی سپرده میشوند.
آسیب اجتماعی خودکشی
اصطلاح خودكشي تنها زماني مورداستفاده قرار میگیرد كه اولاً: شخص آگاهانه اقدام كرده باشد و ثانیاً: منجر به از دست رفتن خود گردد و درصورتیکه منجر به از دست رفتن خود نگردد از اصطلاح اقدام به خودكشي «يا» خودكشي نافرجام استفاده میشود.
خودكشي يكي از پدیدههای تأسفآوری است كه داراي ابعاد شناختهشدهی رواني، اجتماعي، فرهنگي، بيولوژي و پیامدهای اقتصادي، انساني و غیره است اين موضوع نهتنها به خاطر گسترش و شیوع جهاني آن بلكه به علت وجود زمینههای مساعدکننده براي وقوع اين پديده واجد اهميت است.
خودكشي و علل و انگیزههای آن ازجمله مشكلات اجتماعی است. اين پديده غیرعادی در تمام جوامع اعم از ابتداییترین تا پیشرفتهترین آنها وجود داشته است و توجه محققين علوم اجتماعي، بهداشت رواني و عموم مردم را به خود جلب نموده است. گسترش روزافزون خودكشي در سالهای اخير باعث شد تا سازمان جهاني بهداشتي روز ۱۰ سپتامبر را بهعنوان «روز جهاني پيشگيري از خودكشي» معرفي كند و در اين روز براي برخي از كشورها برنامههای خاصي در نظر بگيرد.
ممکن است در نگاه اول خودکشی یک مشکل شخصی به نظر برسد ولی ازآنجاییکه بههرحال افراد در اجتماع زندگی میکنند و تأثیرات متقابلی همواره بین فرد و جامعه برقرار است، بهعنوان یک معضل و یکی از آسیبهای اجتماعی موردتوجه قرار میگیرد. آمار خودکشی معمولاً با سایر جرائم و آسیبهای اجتماعی ارتباط مستقیمی دارد، برای مثال در میان گروههای مبتلابه اعتیاد خودکشی بیشتر دیده میشود.
جامعه شناسان معتقدند هراندازه همبستگی اجتماعی سست و ضعیف شود و ارتباط و تعلق فرد به جامعه کاسته شود، او آمادگی بیشتری برای پایان دادن به حیات خود پیدا میکند.
علل خودکشی
بر اساس مجموع تحقیقات که تاکنون انجامشده، علل و انگیزههای خودکشی در ایران را میتوان چنین برشمرد:
- مشکلات زناشویی و نامناسب بودن شرایط زندگی خانوادگی
- عدم موفقیت در عشق و علاقه
- اختلالات روانی و شخصیتی
- فقر و بیکاری
- اعتیاد
- تورم و شرایط نامساعد اقتصادی
- گذار جامعه از حالت سنتی به صنعتی
- حس پوچی و بیهویتی در جوانان
آسیب اجتماعی نوجوانان
نوجوانان و جوانان بهطور روزانه با نگرانیهای حاصل از مشکلات در محیط بیرونی و اجتماعی، روبهرو هستند و این نگرانیها در سنین ۱۳ تا ۱۹ سالگی بسیار بیشتر و تأثیرگذارتر خواهد بود. مشکلاتی که آنها دائماً با آنها مبارزه میکنند ناشی از تغییرات هورمونی، بلوغ، فشارهای اجتماعی، فشار مدرسه و. است.
مشکلات نوجوان ممکن است در این دوران اصلاً شبیه به هم نباشد و با توجه به شرایط زندگی و محیطی که نوجوان در آن قرار دارد، مشکلات اجتماعی بهصورت متفاوت در وی بروز کند و حتی در برخی از آنها باعث کسب تجربه بیشتر و موفقیت شده و در برخی دیگر عامل شکست و تأثیرات منفی روی آنها شود.
بلوغ و دوره نوجوانی بخش مهمی از تجربیات و دوران زندگی هر فرد است، اطرافیان، والدین و بزرگسالان نقش مهمی در حفظ اسرار، حریم شخصی، خشم، سردرگمی، حس حسادت، نگرشهای متفاوت و. آنها دارند و درک نوجوانان و احساسات آنها توسط اطرافیان و روانشناس بسیار مهم است.
صحبت کردن با فرزندان و طریقه آگاهی دادن آنها نسبت به مشکلات و اتفاقات اجتماعی اطراف آنها بسیار مهم است و میتواند بسیاری از حوادث در آینده و طریقه مقابله فرد با اجتماع را بهبود دهد.
مهمترین مشکلاتی که نوجوانان با آنها مقابله میکنند؟
افسردگی: میزان افسردگی روزبهروز در نوجوانان در حال افزایش است، اما اختلالات افسردگی قابلدرمان است اما برای دستیابی به آن باید با یک روانشناس خوب برای نوجوانان، مشاوره کرد.
فعالیت جنسی: والدین و اطرافیان باید در مورد فعالیت جنسی نوجوانان، نظارت داشته باشند. (مشکلات جنسی کودکان و نوجوانان)
استفاده از مواد مخدر و الکل: بسیاری از نوجوان درگیر مصرف مواد مخدر هستند درحالیکه ممکن است اطرافیان از آن بیاطلاع باشند.
تناسباندام: احساس نارضایتی از اندام، وضعیت ظاهری در این دوران بسیار شایع است.
مشکلات تحصیلی: نوجوانان در این دوران مشکلاتی را در مدرسه و محل تحصیل خود با تحصیل و یا اطرافیان پیدا میکنند.
رسانههای اجتماعی: باوجود فوایدی که رسانههای اجتماعی دارند، نمیتوان اثرات مخرب آنها را در نظر نگرفت. مشاهده برخی از تصاویر نامناسب اخلاقی و یا خشونت در این نوع فضاها و یا برقراری ارتباط با افراد نامناسب میتواند خطرات جبرانناپذیری را به نوجوان وارد کند.
پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در خانواده
خانواده از نخستین نظامهای نهادی، عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندیهای حیاتی انسان و بقای جامعه ضرورت تام دارد. خانواده درعینحال که کوچکترین واحد اجتماعی است، هسته اصلی جامعه و پایه و بنای هر اجتماع بزرگ بوده و از مهمترین نهادهای موجود در جامعه انسانی است.
جامعه شناسان معتقدند آسیبهای اجتماعی از الگو و مدل خاصی پیروی نمیکند اما مهمترین عوامل رشد و ترقی هر پدیدهای، شناسایی آسیبهای آن و رفع آنها برای تداوم حیات آن پدیده است. مقابله درست و علمی با آسیبهای اجتماعی، درمان یا پیشگیری از گسترش و پیدایش آنها ضروری است، البته آنچه جوامع مختلف را در این مورد از هم متفاوت میسازد، نوع نگرش این جوامع به علل به وجود آورنده آسیبها و راهکارهای اصلاح و بهبود آن است.
آسیبهای اجتماعی گستره زیادی دارد، اولین و اساسیترین آسیبی که زمینههای بروز و ظهور آسیبهای بعدی را به وجود بیاورد، کانون خانواده است.
آسیبها در حوزههای اعتیاد، خانواده، طلاق، بهزیستی روانی جامعه و غیره وجود دارد که بهعنوان آسیبهای اصلی و اساسی موردتوجه است، اما سرمنشأ این آسیبها که باعث بروز درگیریها در جامعه، رفتارهای خشن، نزاع، پرخاشگری در جامعه میشود، در «خانواده» است.
در یک خانواده باید بسترهای لازم برای قرار گرفتن دو نفر در کنار هم وجود داشته باشد، بدان معنا که علاوه بر رابطه همسری والدین، همسفر یکدیگر باشند و نگاه آموزشی و تربیتی آنها به فرزندان مناسب باشد تا بتوانند محیط مناسب را برای ارتقای رشد سلامت فکری و جسمی و عاطفی و روحی فرزندان خود فراهم کرده و مبنایی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی باشد.
بنابراین رشد فکری، فرهنگی در نظام خانواده مبنای اساسی برای پیشگیری از بروز آسیبها در جامعه است؛ البته نظام آموزشی و پرورشی و مراکز علمی و آموزشی کانون رشد فکری افراد است، امانگاه ما به حوزه رشد فکری نظام خانواده مهم و ضروری است.
شاید از دیدگاه عموم افراد جامعه اعتیاد، طلاق، آسیبهای ناشی از استفاده ماهواره و اینترنت، مواد مخدر آسیبهای اجتماعی باشد، اما پایه و اساس عزتنفس، خودباوری و اعتمادبهنفس فرد برای رسیدن به آینده بهتر، رشد بیشتر و به نگاه مثبتتر برای ساختن آینده بهتر در نظام خانواده است.
آموزش پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
پیشگیری آسانترین و کمهزینهترین روش در جلوگیری از آسیبها و انواع خطرهای پیش روست و سبب کاهش هزینههای سنگین مادی و معنوی در خانواده و جامعه است. نگرشها و عاداتى که بچهها در دوران کودکى از پدر و مادر خود میآموزند، پایه و بنیانى براى بسیارى از تصمیمگیریهای آینده آنان خواهد بود.
یکی از مهمترین راههای پیشگیری افراد از انحراف، درونی کردن ارزشها و هنجارهای پذیرفتهشده یک جامعه است. بهطوریکه جامعه شناسان معتقدند بین میزان فرهنگ پذیری و کاهش میزان انحراف و جرم در یک جامعه، رابطه مستقیمی وجود دارد و یکی از علل افزایش نرخ انحراف، فرهنگ پذیری ناقص افراد است؛ زیرا فرد، بعد از پذیرش هنجارها، بدون تأمل و تفکر، رفتار متناسب با آن هنجار را البته نه به خاطر ترس از مؤاخذه دیگران که نوعی نظارت بیرونی تلقی میشود؛ بلکه به دلیل نوعی نظارت درونی ناخودآگاه انجام میدهد.
پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بهمنظور بهسازی محیط زندگی از اهمیت خاصی برخوردار است. البته اولین بستر بروز آسیب در نظام خانواده است، اما اینکه آموزش خانواده به چه صورت باشد، بسترهای آن در سیستم آموزشی و پرورشی شکل میگیرد. حوزهها و نهادهای فرهنگی همچون رسانهها در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نقش دارند، اما بستر اساسی برای آموزشوپرورش یک فرد، در نظام آموزشی و پرورشی جامعه وجود دارد.
در حوزه اقتصادی باید گفت وقتی فرد نگرانی مالی داشته باشد به موضوعات دیگر نمیتواند بپردازد چون نیازهای اساسی او تأمین نشده است، البته در حوزههای دیگر مانند اعتیاد، خشم و غیره دستگاههای فرهنگی نقش دارند.
انواع پیشگیری
پیشگیری ازنظر مدتزمان اجرای آن به دو نوع پیشگیری کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشود که در ذیل، تعریف هر یک ارائه می شود:
پیشگیری کوتاهمدت
به مجموعه راهکارهایی گفته میشود که در مدتزمان کمتری انجام میشود، نظیر تجهیزات پلیس و نیروهای انتظامی، فراهم نمودن روشنایی بیشتر خیابانها، کوچهها و اماکن عمومی، تدوین قوانین جزایی متناسب و بازدارنده، ایجاد مؤسسات مددکاری، فراهم نمودن فضاهای مناسب برای گذراندن اوقات فراغت، حمایت از کودکانی که مورد اذیت و آزار و بدرفتاری خانواده قرار میگیرند، انهدام یا بستن محلهها و امـاکـن جرمزا و ممانعت از پخش برنـامـههـای خشـونت زا در تلـویزیون و …تا فرصتهای وقوع انحراف یا جرم را کاهش دهد.
پیشگیری بلندمدت
به سازوکارهایی اطلاق میشود که در یک فرآیند زمانی مدتدار صورت میگیرد تا در آینده فرصتهای وقوع جرم را کاهش دهد. از قبیل فراهم نمودن بسترهای مناسب برای دسترسی افراد به موقعیتهای مناسب و کافی آموزشوپرورش، تدوین و اجرای سیاستهای کلی جهت ایجاد اشتغال برای اعضای جامعه، تشکیل گروههای اجتماعی باهدف ارتقای مهارتهای تربیتی والدین، تلاش در جهت برخورداری اعضای جامعه از نیازهای اساسی زندگی، تقویت نقش پیشگیرانه مدارس از طریق ارتقای محتوا و کیفیت برنامههای آموزشی و تربیتی، تلاش در جهت کاهش شکاف اقتصادی در بین اقشار مختلف جامعه و دستیابی به عدالت اجتماعی و … گرچه این نوع پیشگیری به جهت آثار و برکات ماندگارتر و مطلوبتر، از اهمیت بیشتری برخوردار است، اما در هر جامعهای در کنار این نحوه پیشگیری، نمیتوان از پیشگیری نوع اول بینیاز بود؛ بهعبارتدیگر این دو نوع پیشگیری، مکمل همدیگر هستند و در پرتو بهکارگیری همزمان آنها نتایج بهتری حاصل میشود.
درمجموع پیشگیری بهترین راهکار کاهش آسیبهای اجتماعی است، همچنین ارائه آموزشهای لازم به خانوادهها باهدف پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، آموزش مهارتهای زندگی به همه افراد جامعه بهخصوص نوجوانان و جوانان امری اجتنابناپذیر است
سمنهای اجتماعی
محققان بر این باورند كه در دنیای امروز دولتها بهتنهایی قادر به حفظ سلامت اجتماعی جامعه نیستند و حضور اثرگذار سازمانهای مردمنهاد (سمنها) تخصصی و مداخلهگر در كنار دولت میتواند نقش مؤثری در كنترل و كاهش آسیبهای اجتماعی ایفا كند.
مقابله با آسیبهای اجتماعی در گروی همكاری و مشاركت تمامی اركان جامعه و حضور گسترده مردم در كنترل و كاهش آن است و در این میان سازمانهای مردمنهاد بهعنوان واسطه میان دولت و مردم با فعالیتهای تخصصی و ایفای نقش مطالبه گری خود، قدمهای مهمی در این خصوص برمیدارند.
در حقیقت سازمانهای اجتماعی نمیتوانند به بستر سلامت اجتماعی دست پیدا كنند مگر اینكه سازمانهای مردمنهاد تخصصی، اثرگذار و مداخلهگر در كنارشان قرار گیرد.
فعالیت سمنها در سالهای اخیر در عرصههای مختلف و بهخصوص حوزههای اجتماعی افزایش چشمگیری یافته و تعداد زیادی از این سازمانها باهدف كمك به حل مشكلات جامعه و كنترل و كاهش آسیبهای اجتماعی راهاندازی شدهاند و امروزه میتوان سمنها را یكی از شاخصهای توسعه جامعه مدنی و ابزار كمكی مهمی در كنار دولت و مردم برشمرد تا جایی كه تعدد سازمانهای مردمنهاد فعال، نشانهای از حضور آزادانه مردم بدون هیچ دغدغهای در كنار سیاستهای كلان دولت آن منطقه محسوب میشود.
سمنها بهدرستی بازوان توانمند دولت در فرهنگسازی، پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی بهحساب میآیند و از این منظر سیاست دولت در طی این سالهای اخیر حمایت از داوطلبان و فعالان اجتماعی جهت فعالیت در چارچوب قوانین و تأسیس سمن بوده است.
یکی از فلسفههای شکلگیری سمنها این است که در حوزههایی که به هر دلیل از جانب دولت مغفول مانده و یا به دلایلی چون کمبود منابع اعتباری، برخی محدودیتها نمیتوانند در طراحی، تدوین و اجرای درست یک برنامه مداخله کنند، تشکلها بهعنوان سازمانهایی مردمی و غیردولتی وارد عمل میشوند.
سمنهای حوزه اجتماعی سازمانهایی غیردولتی و تخصص مدار هستند كه در آن افرادی با باورها و اعتقادهای مشترك بدون هیچ منفعتطلبی شخصی، در كنار هم قرار میگیرند و یك اقدام مشترك اجتماعی اثرگذار را در یك منطقه طراحی میکنند تا گامهای بزرگی را برای رفع مشكلات گروههای هدف بردارند.
در این سمنها افراد علاقهمند، معتمد، پرنفوذ و دارای سرمایه اجتماعی در كنار هم قرار میگیرند تا كاری را بدون وابستگی به دولت سامان دهند. بهطور مثال در حوزه خدمات به كودكان، سمنهایی كه متخصص حوزه كودكان هستند در كنار هم قرار میگیرند و دولتها را در زمینه تدوین قوانین بازدارنده، پیشرو و ارتقایی و ارائه خدمات تربیتی، آموزشی و تحصیلی و تغییر رویكردها در زمینه كودكان یاری میکنند.
لزوم آموزش به سمنها
شناخت انواع آسیبهای اجتماعی و راه های پیشگیری از آن نیازمند آموزش است. کسانی که متأثر از آسیبهای اجتماعی، نیاز به حمایت و بازپروری دارند، ابتدا بايد از طریق نهادهای مردمی در جریان کمکرسانی شناسایی و با کمک تیم تخصصی مرکز مداخله در بحران (فردی، خانوادگی و اجتماعی) ارزیابیشده و در صورت داشتن شرایط لازم به مرکز حمایت و بازپروری اعزام شوند؛ سپس امکانات و تسهیلات لازم بهمنظور بازپروری و باز توانی روانی، اجتماعی افراد در معرض آسیب اجتماعی حاد و آسیبدیده اجتماعی تحت نظارت سازمان بهزیستی ایجاد شود.
جلوگیری از گسترش مجدد آسیبهای اجتماعی و بدآموزی مراجعین در یک مکان، حمایت از گسترش آموزشهای فنی و حرفهای در راستای ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد در معرض آسیب و آسیبدیده و موضوعاتی ازایندست باید از طریق سمنهای مدعی در کمک به آسیبهای اجتماعی دنبال شود.
البته این نکته قابلتوجه است که بهرهگیری از ظرفیت سمنهای فعال و مؤثر در برگزاری کلاسهای آموزشی و ارتقاي آگاهی مردم کاهش هزینه بررسی پروندههای قضایی ناشی از آسیبها را به دنبال خواهد داشت و کاهش آسیبهای اجتماعی جز با ارتقای آگاهی مردم، جنبش اجتماعی، برنامهریزی هدفمند و درنهایت تغییر نگاه و رویکرد مسئولان محقق نخواهد شد.
گردآوری توسط علیرضا گروسی کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری و فعال اجتماعی
اخبار مرتبط
زنگ خطر افزایش آسیبهای اجتماعی در اردبیل
طرح تاب آوری اجتماعی جوانان در استان لرستان
سلام و خداقوت
بسیار عالی و اینک همه جوانب در نظر گرفتین…
استفاده کردیم…