خرمشهر؛ از اشغال تا آزادی
امروز سوم خردادماه سالروز آزادی خرمشهر است. به همین مناسبت از امین گلی کلانپا؛ فعال فرهنگی و اجتماعی استان اردبیل یادداشتی با عنوان خرمشهر؛ از اشغال تا آزادی در پایگاه خبری سمن جوانان منتشر میشود.
خرمشهر کجاست و چه اهمیتی دارد؟
خرمشهر اولین و بزرگترین بندر ایران و خاورمیانه قبل از وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود. خرمشهر درست درجایی قرارگرفته است که ایران به پایان میرسد؛ انتهای مرز خاکی و آغاز خلیجفارس. اهمیت اقتصادی و موقعیت استراتژیکی این شهر و وجود ذخایر عظیم نفتی و داشتن دو رودخانه آب شیرین و دسترسی به خلیجفارس از طریق رودخانه اروندرود باعث شده است که همیشه این عروس جنوبی ایران مورد چشمداشت و حسادت دشمنان و استعمارگران قرار گیرد.
اشغال خرمشهر
خرمشهر پس از ۳۵ روز مقاومت، چهارم آبان ۱۳۵۹ سقوط کرد. ۱۹ ماه در اشغال بود، پس از طی ۲۴ روز جنگ سخت، روز سوم خرداد ۱۳۶۱ آزاد شد. نیمهشب سوم آبان سال ۵۹ بود که نیروهای ارتش بعثی با سازماندهی و تجهیز لشکرهای مستقر در جبهه خرمشهر و همچنین فراخوانی نیروهای تازهنفس به این جبهه، هجومی وسیع و گسترده را به شهر آغاز کردند و پس از جنگی نابرابر، وارد خیابانهای خرمشهر شدند. رزمندگان و مردم شهر در اطراف پل خرمشهر که حالا به نام خونینشهر شناخته میشد، تلاش بسیاری کردند تا از پیشروی نیروهای صدام جلوگیری کنند، اما سرانجام در غروب چهارم آبان، غرب خرمشهر به دست دشمن افتاد و تراژدی تلخ خونینشهر رقم خورد.
دلایل سقوط خرمشهر
بههمریختگی اوضاع سیاسی و بنیصدر بهعنوان رئیس قوه مجریه، عدم آشنایی و باورش به نیروهای سپاه و مردمی، عدم آمادگی نیروهای مسلح و ارتش جمهوری اسلامی و از طرفی آمادگی و پیشبینی رژیم بعث عراق شاید عوامل عمدهای بود که به تصرف خرمشهر به دست نیروهای عراقی انجامید.
۱- توان نظامی ایران برای دفاع از خرمشهر مناسب نبود؛
سقوط خرمشهر دلایل بسیاری دارد که به شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن زمان، یعنی تقریباً شروع جنگ برمیگردد. عدم آمادگی کامل نیروهای مسلح که عمدتاً ارتش جمهوری اسلامی است، یکی از عوامل است. آن زمان سپاه هم در بُعد نظامیگری بهویژه مرزداری و جنگ، وظیفهای به عهده نداشت و عمدتاً وقت نیروهایش صرف حفاظت داخلی یعنی مبارزه با گروهکهای ضدانقلاب میشد و بعد هم حرکتهای تجزیهطلبی که در بعضی از شهرهای مرزی مثل کردستان یا مازندران و در برخی موارد ترکمنصحرا و سیستان و بلوچستان بود؛ یعنی توان نظامی نیروی سپاه که در آن زمان یک نیروی جوان و کمتجربه است و هنوز مجهز به سلاح و تجهیزات لازم و پیشرفته نشده صرف مبارزه با همین گروهکها و تجزیهطلبیها شده بود. درمجموع توان نظامی ایران برای دفاع از خرمشهر مناسب نبود.
۲- بههمریختگی اوضاع سیاسی؛
بنیصدر عهدهدار مسئولیت ریاست جمهوری بود. او با مسائل آشنایی نداشت و اطلاعات دقیقی در مسائل دفاعی و نظامی نداشت. عمدتاً سرنوشت کار را به دست مشاورانی داده بود که نه آدمهای کاردانی بودند، نه خیلی دلسوز بودند و نه به یک مقاومت مردمی و همهجانبه و ایستادگی مقابل دشمن اعتقاد داشتند. دشمن با توان بالا از اصل غافلگیری استفاده کرد و وارد خاک ما شد. محور اصلی خوزستان بود.
چند ماه قبل از ۳۱ شهریور ۵۹ و آغاز رسمی جنگ، عراق بهطور غیررسمی جنگ را آغاز کرده بود و در استانها و مناطق میانی یعنی در منطقه ایلام و کرمانشاه، درست در مناطقی که مقابل بغداد در مرز غربی خاک جمهوری اسلامی قرار دارد، در ارتفاعات و نقاط سرکوبی که احتمال میداد اگر جنگ شروع شود، ایران ازآنجا بغداد را تهدید میکند، ایجاد آشوب کرده بود. فاصله بین بغداد تا مرزهای ایران حدود ۱۳۰ کیلومتر است و درواقع عراق پیشدستی کرده و این مناطق را اشغال کرده بود و بعد جنگ را رسماً آغاز کرد، خصوصاً از جنوب برای تجزیه خوزستان آمد. با توان بالا و غافلگیری تا نزدیکی اهواز پیشروی کرد و طبیعی بود که در چنین شرایطی ما آمادگی مقابله نداشتیم.
۳- ایده بیفایده زمین بدهیم و زمان بگیریم؛
بعضیها آن موقع بهاصطلاح یک ایدهای را به بنیصدر داده بودند که ما میتوانیم به دشمن زمین بدهیم و زمان از آنها بگیریم به این معنا و مفهوم که ما الآن آمادگی مقابله نداریم و اشکالی ندارد که اجازه بدهیم نیروهای نظامی عراق در خاک ما گسترش پیدا کنند تا ما آمادگی لازم را به دست بیاوریم و بعد نیروها را با یک توان بالا منهدم کنیم. در تاریخ هم آمده که مثلاً اشکانیان هم در جنگهایشان زمین میدادند و زمان میگرفتند. یک استدلال تاریخی برای بنیصدر پیداکرده بودند و با استناد به این استدلال تاریخی ذهن او را مشغول کرده بودند. بنیصدر با نیروهای انقلابی مثل سپاه میانه خوبی نداشت. سپاه و نیروهای مردمی را هم باور نداشت.
۴- خیانت بنیصدر در ارائه امکانات؛
نیروهای ارتش که همراه انقلاب بودند، آمادگی همکاری با سپاه را داشتند اما یک دستور صریحی از بنیصدر داشتند بهعنوان فرمانده کل قوا که اجازه واگذاری سلاح و تجهیزات را از آنها میگرفت. البته بهصورت پنهانی بعضی از فرماندهان ارتش تجهیزات و امکاناتی را در اختیار سپاه قرار میدادند. نیروهای عراقی حدوداً از مرز شلمچه وارد شدند، از کارون هم گذشتند و به سمت آبادان آمدند تا جاده آبادان و اهواز را هم گرفتند و درواقع یک حلقه محاصره برای آبادان و خرمشهر آماده کردند. نیروهای ما به تعبیری ۳۵ روز و به تعبیر دیگر ۴۵ روز در خرمشهر مقاومت کردند درحالیکه هیچ مسیری برای کمکرسانی به آنها نبود و تجهیزات و امکانات هم همان تجهیزاتی بود که سپاه بهصورت انتظامی داشت.
سلاحهای سبک؛ یعنی سلاحهای ژ ۳ و امیک قدیمی بدون پشتوانه مهمات و بدون عقبهای که بهعنوان آتش توپخانهای، آنها را حمایت بکند داشتههای ما بود. متأسفانه فریاد فرماندهان سپاه و مردم در خرمشهر هم بهجایی نرسید. نهایتاً در طول مدتی که از خرمشهر دفاع میکردند، پیغامهایی که برای درخواست کمک نیروهای زرهی، توپ و تانک و سلاحهای پیشرفته فرستاده بودند بهجایی نرسید. بهطور مداوم فرماندهان میگفتند که یگانهای زرهی از فلان شهر مثلاً از قزوین یا همدان حرکت کرده و شما تحملکنید ولی این امکانات تا روز سقوط خرمشهر فراهم نشد.
خرمشهر بیش از یک ماه و نیم مقاومت کرد و نهایتاً به تصرف نیروهای بعثی درآمد. در تاریخ هم ثبت است که نیرویی با آمادگی بالا و با لشکر و تیپ زرهی و مکانیزه با پشتوانه آتش هوایی بالا، برای تصرف یک شهر کوچک، مثل خرمشهر، ۴۵ روز نبرد میکند. درحالیکه مدافعان شهر تعداد بسیار محدود نیروهایی هستند که شاید نتوان به آنها نیروهای نظامی هم گفت، بلکه شبهنظامی با امکانات محدود بودند. در روزهای ابتدایی که عراق خرمشهر را محاصره کرد، بنیصدر و بعضی از فرماندهان گفتند بر اساس اصل نظامی شهر سقوط کرده است؛ یعنی شهر محاصرهشده را سقوط کرده تلقی میکردند و میگفتند بهتر این است که نیروها عقبنشینی کنند و جان خود را نجات داده شهر را تسلیم کنند.
آزادسازی خرمشهر
هرچند خرمشهر در چهارم آبان ۵۹ سقوط کرد و دشمن بعثی، در ادامه تجاوزهای خود، علاوه بر غارت کامل شهر، حتی به منازل خرمشهر رحم نکرد و برخی از آنها را با ۳۰۰ تن تی.ان.تی بهطورکلی تخریب کرد اما مقاومت مردم و رزمندگان تا ۲۰ ماه بعد ادامه یافت. پس از بررسیهای بسیار و انجام چند عملیات مقدماتی، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتحالمبین درحالیکه قوای ارتش عراق در منطقه بومی خرمشهر تقویت میشدند بهتمامی یگانهای تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا دستور داده شد تا با بازسازی و تجدیدقوا به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند. بدین ترتیب عملیات «بیتالمقدس» در منطقه غرب رود کارون و جنوب غربی اهواز و شمال خرمشهر با رمز «یا علی بن ابیطالب (ع)» در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد؛ اما حساسیت و اهمیت هدفهای ایران و عراق در این منطقه موجب شد که عملیات به مدت ۲۵ روز به درازا کشد و درنهایت رزمندگان اسلام، درحالیکه در شرایط بسیار دشوار آب و هوایی میجنگیدند، در اوج اقتدار، خرمشهر را آزاد کردند.
طی عملیات آزادسازی خرمشهر که در چهار مرحله اجرا شد، نیروهای مسلح ایران که شامل، ۱۳۵ گردان متشکل از ۴۵ گردان ارتش، ۹۰ گردان از سپاه و بسیج بهعلاوه نیروهای ژاندارمری، کمیته انقلاب اسلامی، شهربانی و جهاد سازندگی بودند، در برابر هفت لشکر دشمن بهعلاوه نیمی از ادوات، توپخانه، امکانات مهندسی و زرهی ارتش عراق قرار گرفتند، ضمن اینکه ارتش عراق با کمک عوارض طبیعی موجود در منطقه (رودخانه کارون، اروند، کرخه، هورالهویزه) به دفاع از موقعیت خود در این عملیات پرداخت. در این عملیات، عراق برای حفظ خرمشهر هر چه در توان داشت به کار گرفت، چندانکه غرب جاده اهواز- خرمشهر را در ابعاد یک کیلومتر از موانعی نظیر خودرو، تیرآهن و حتی دکلهای برق را بهطور عمود پر کرد و با مینگذاری در این منطقه امکان هلی برن نیروها را غیرممکن کرد، اما سرانجام با مجاهدت و ایثار رزمندگان اسلام، عراق به دلیل ناتوانی در حفظ برتری نظامی و امید به تحمیل شرایط جدید سیاسی به ایران، ناچار به عقبنشینی از خرمشهر شد.
بهاینترتیب، خرمشهر که پس از ۳۵ روز مقاومت، در تاریخ ۴ آبان ماه ۱۳۵۹ اشغالشده بود پس از ۵۷۵ روز در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد سال ۱۳۶۱ آزاد شد. ۱۹ هزار اسیر عراقی و ۱۶ هزار کشته و مجروح بخش کوچکی از هزینهای است که ارتش عراق برای جاهطلبی بزرگ اشغال خرمشهر در جریان عملیات بیتالمقدس متحمل شد.
اهمیت فتح خرمشهر
بیتردید فتح خرمشهر، از دو جهت بسیار حائز اهمیت بود. نخست اینکه با این پیروزی بزرگ، جنگ وارد مرحله نوینی شد و قوای اسلام با حملههای کوبنده خود، مرحلهبهمرحله پیروزیهای تازهای را به ارمغان میآوردند؛ دوم اینکه این فتح باعث شد که آمریکا و سایر قدرتهای استعماری، حساب کار خود را بکنند و از موضع تهاجم و حمله، به موضع دفاع بیفتند. آنان پیشازاین، میپنداشتند که عراق خواهد توانست پس از پیروزی بر ایران، جای گزین رژیم دستنشانده سابق و ژاندارم منطقه که با انقلاب اسلامی ازمیانرفته بود، گردد تا حافظ و نگهبان منافع آنان در منطقه شود، اما پس از فتح خرمشهر نهتنها اندیشه تصرف ایران غیرممکن شد؛ بلکه ترس و وحشت سقوط صدام وجودشان را فراگرفت و آنها را وادار کرد که صدام را از سقوط نجات دهند.
آثار جهانی فتح خرمشهر
فتح خرمشهر، آثار و پیامدهای فراوان به دنبال داشت. این پیروزی بزرگ، آمریکاییها را غافلگیر و بهصورت فزایندهای نگران کرد. در این زمینه لسآنجلس تایمز چنین نوشت: «هرگونه تحولی در منطقه منافع آمریکا را به خطر میاندازد؛ بنابراین، حمله ایران که روز جمعه آغاز شد، برای آمریکا از اهمیت بسیاری برخوردار است. چنین به نظر میرسد که پیروزی ایران، آرامش دوستان آمریکا را در منطقه به هم خواهد زد.» همچنین ژنرال هیگ وزیر خارجه وقت آمریکا هم ضمن ابراز نگرانی از پیروزی ایران چنین واکنش نشان داد: «آمریکا در برابر هرگونه تغییر اساسی در منطقه خلیجفارس که ناشی از جنگ ایران و عراق باشد، بیتفاوت نخواهد بود.» فتح خرمشهر در نظر قدرتهای بزرگ آن زمان و وابستگان آنان، بهمنزله سقوط رژیم عراق و فروپاشی کشورهای منطقه به شمار میآمد. بدینجهت، تئوریسینهای سیاسی آمریکا ازجمله کسینجر در این مورد چنین اظهارنظر کردند: «اگر عراق جنگ را برده بود، امروز نگرانی و وحشت در خلیجفارس نبوده و منافع ما در منطقه به آن اندازه که اینک درخطر قرار دارد، دچار مخاطره نمیشد. درهرحال با توجه به اهمیتی که توازن قوا در این منطقه دارد، این به نفع ماست که هر چه زودتر آتشبس برقرار کرده و بهتدریج به رژیم سازشکاری که در آینده، احیاناً جایگزین رژیم ایران میشود، نزدیک شویم.»
ویژگیهای سیاسی حماسه فتح خرمشهر
بدون شک ابعاد سیاسی حماسه فتح خرمشهر، به دلیل اهمیت آن، وسیع و دامنهدار است و نقش مهمتری به نسبت سایر ابعاد دارد؛ زیرا خرمشهر بهعنوان یک برگ برنده، برای دو طرف نیروی متخاصم، ایفای نقش میکرد. ویژگیهای سیاسی این حماسه عظیم را میتوان چنین برشمرد: ۱٫ سلب قدرت مانور سیاسی عراق و دشمنان انقلاب اسلامی در محافل سیاسی و مجالس دنیا، نظیر مجالس سازمان ملل متحد، شورای امنیت، شورای همکاری خلیجفارس، اجلاس غیرمتعهدها و…؛ ۲٫ احترام بهحق حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از سوی عراق؛ ۳٫ تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی در بعد سیاسی، بهویژه ازنظر بینالمللی بهعنوان نظامی که بدون اتکای به قدرتهای خارجی، در شرایط خطیر و حساس، قادر به طرح و تحقق مکانیسمهای مهم و پیچیده سیاسی ـ نظامی است؛ ۴٫ انعطاف و انفعال مواضع سیاسی عراق و عقبنشینی از خواستهای نامشروع خود؛ ۵٫ عدم اعتماد شورای همکاری خلیجفارس به رژیم عراق که باعث تزلزل این رژیم ازنظر مالی شد. شورای همکاری با فتح خرمشهر از پیروزی صدام در جنگ دچار یأس گردید و ارسال کمکها را باعث هدر دادن امکانات تلقی کرد.
دستاورد بزرگ ایران در آزادسازی خرمشهر
دستاورد بزرگ ایران در آزادسازی خرمشهر این بود که اثبات کرد از قدرتی بزرگتر از معادلات نظامی و پشتوانهای بهمراتب عظیمتر از مؤلفههای قدرت استراتژیک در حوزه دفاعی برخوردار است. بااینحال دستاورد بزرگ بازپسگیری خرمشهر نه ۳۵۰۰۰ کشته و اسیر عراقی و نه حتی آزادی خونینشهر بود. دستاورد بزرگتر عملیات بیتالمقدس بازگشت روحیه و اعتمادبهنفس نیروهای مسلح ایران و تحمیل اضطراب و ترس بر ارتشی بود که ماهها در پسلرزههای فرار از خرمشهر شب را به صبح میرساند. ایران البته در جریان این عملیات ۶۰۰۰ شهید (۴۴۶۰ شهید سپاه و ۱۰۸۶ شهید ارتش) و ۲۴ هزار مجروح داد. بااینحال اثبات کرد که از قدرتی بزرگتر از معادلات نظامی و پشتوانهای بهمراتب عظیمتر از مؤلفههای قدرت استراتژیک در حوزه دفاعی برخوردار است.
منابع:
www.tasnimnews.com
www.artabriz.ir
www.mehrnews.com
hawzah.net
www.pishkhan.com
www.jahannews.com
یادداشت خرمشهر؛ از اشغال تا آزادی از امین گلی کلانپا؛ فعال فرهنگی و اجتماعی استان اردبیل
ثبت دیدگاه